جدول جو
جدول جو

معنی فال بینی - جستجوی لغت در جدول جو

فال بینی
شغل و عمل فال بین، طالع بینی
تصویری از فال بینی
تصویر فال بینی
فرهنگ فارسی عمید
فال بینی
فالگیری طالع بینی
تصویری از فال بینی
تصویر فال بینی
فرهنگ لغت هوشیار
فال بینی
طالع بینی، فال شناسی، فالگویی، فالگیری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فال بین
تصویر فال بین
آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گو، فال گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فال گیری
تصویر فال گیری
شغل و عمل فال بین، طالع بینی
فرهنگ فارسی عمید
(رِ)
در بین دو استخوان فک بالا سوراخ قدامی حفره های بینی است. در پائین این سوراخ برجستگی کوچک استخوانی است موسوم به خار بینی قدامی و تحتانی که متعلق بقاعده بینی است. (کالبدشناسی هنری ص 62)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
نوعی فال بین، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
آنکه بنگریستن خال پوست بدن فال گوید مثل فال بین و کف بین، حازی
لغت نامه دهخدا
(یِ بی)
سوراخ بینی. (ناظم الاطباء). قصبهالانف. قصبۀ انف. منخر: الافطا، نای بینی فروهشته. (تاج المصادر بیهقی).
- دو نای بینی، منخرین.
، پرۀ بینی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
حالت و چگونگی مآل بین. مآل اندیشی. عاقبت اندیشی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
به یونانی فورنج نهری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(ضِ لِ عَ)
محمود بن احمد موسی حلبی حنفی سروجی، مکنی به ابومحمد و ملقب به بدرالدین و معروف به فاضل عینی. از متبحران فقهای حنفی، قاضی القضاه دیار مصر بوده است. از تألیفات او این کتب مشهور است: 1- تاریخ البدر فی اوصاف اهل العصر، که شامل ده مجلد بوده است. 2- رمزالحقایق، در شرح کنزالدقایق درباره فقه حنفی. 3- شرح دررالبحار، در فقه حنفی. 4- شرح شواهد صغیر. 5- شرح شواهد کبیر، هر دو درباره شروح الفیۀ ابن مالک. 6- شرح صحیح البخاری. 7- شرح معانی الاّثار. 8- طبقات الحنفیه. 9- طبقات الشعراء. 10- عقدالجمان فی تاریخ اهل الزمان. درگذشت فاضل عینی در سال 855 هجری قمری به سن 94سالگی بوده است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 146)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
شغل و پیشۀ آنکه سر کتاب بازکن باشد. فالگیری. طالعگوئی. طالعگیری
لغت نامه دهخدا
پاک نظری
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ / رِ)
کسی که فال میگیرد، طالعبین، رجوع به فال شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار بینی
تصویر کار بینی
کار دانی کار شناسی، (تد زنان) کار عمل: (مرده شورت ببرد با این کار بینیت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاز بینی
تصویر غاز بینی
عمل و حالت عازبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع بینی
تصویر طالع بینی
تاخیره بینی پیشگویی عمل و شغل طالع بین فالگیری طالع گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک بینی
تصویر پاک بینی
پاک نظری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فال بین
تصویر فال بین
مروینش کت پیشگوی اختری کندا
فرهنگ لغت هوشیار
آخر بین، عاقبت اندیش فرجام بین مال اندیش: شخص مال بین و دور اندیش حقایق را با چشم عقل می نگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال بینی
تصویر مال بینی
مال اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فال بینی کردن
تصویر فال بینی کردن
زمان انداختن شگون دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
رمالی، غیب گویی، فال بینی، فالگیری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دفن بودن، پنهان بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
زیر و رو کردن غلات در چاله ی آسیاب آبی یا پایی
فرهنگ گویش مازندرانی